به نظر میرسد در این دور از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ برخلاف ادوار گذشته چندان پیگیری انتخابات آمریکا در بین عموم مردم ایران به غیر از سیاسیون و خبرنگاران حرفهای حوزه سیاست خارجی داغ نشد. شاید یه این دلیل که در چند دوره قبلی تجربه روی کارآمدن نامزد دموکرات یه جمهوریخواه نشان داده که سیاستهای اصلی و کلان آمریکاییها در قبال ایران چندان تغییری نمیکند. مردم ایران هم اتفاقا هوشمند هستند و برخلاف بازتاب رسانهای برخی گروههای سیاسی اپوزیسیون یا تندروهای داخلی واقعیتها را درک میکنند.
اما به هر روی قطعا بین سیاستهای هریس و ترامپ تفاوتهایی دستکم در تاکتیک برخورد با ایران وجود دارد که تا حدی روی زندگی ما تاثیر میگذارد.
اکامالا هریس را میتوان امتداد سیاستمدار کنونی آمریکا دانست که احتمالا با اندکی تغییر همین سیاستهای خارجی فعلی را ادامه میدهد. وی وابسته به جریان اصلی سیاست آمریکا است و در مورد ایران همین سیاست تعلیق و یکی به میخ زدن و یکی از به لعن زدن بایدن را ادامه میدهد.
در واقع کامالا هریس، تا حد زیادی تداوم مسیر بایدن در سیاست جهانی از جمله در غرب آسیا و در همچین با ایران را ادامه میدهد.
اما دونالد ترامپ، که طرفدار نمایش وطن پرستی تا حدی افراطی است، تز اصلیاش «اول آمریکا» است و حداقل به ظاهر شعار دخالت کمتر در کشورهای دیگر را میدهذ. در مورد مشخص اوکراین که عملا و علنا اعلام کرده دیگر خبری از پول اسلحه نیست. اما تز اول ازیمااز پاسخهای سخت به همه چالشها، به ویژه چالشهای ایران، دفاع میکند.
اما برخلاف داستان اوکراین هر دو نامزد ریاست جمهوری آمریکا از نظر دیدگاههای خود در مورد اسرائیل تا حدی به هم نزدیک هستند که برخی به طنز میگویند برنده اصلی انتخابات همیشه اسرائیل است. جمهوری خواهان و دموکراتها هر دو آزادی عمل بی بند و بار به اسرائیل برای هر کاری علیه مردم فلسطین را میدهند تنها تفاوت در نوع تبلیغاتی است که میکنند. در این مورد برای ایران هم مسئله همین است که مشکل خود با اسرائیل را باید بر مبنای محاسبات خودش حل کند زیاد فرقی ندارد چه کسی رئیس جمهور آمریکا بشود.
اما یک خطر دیگر این است که برخلاف تصور عمومی دموکراتها هم چندان نگاه مثبتی به ایران ندارد. به حدی که هریس اعلام کرده اس که ا دشمن اصلی ژئوپلیتیکی "بدیهی" آمریکاست. بارها و بارها این نامزد حزب دموکرات در سخنرانیهای مبارزات انتخاباتی خود ایران را "خطرناک" و "بی ثبات کننده" در منطقه نانیده و بر لزوم مهار ایران تاکید کرده است.
از آن طرف کارنامه ترامپ در گذشته جلوی چشم داریم. وی به عنوان رئیس جمهور آمریکا از توافق هستهای ۲۰۱۵ خارج شد، دستور ترور سردار قاسم سلیمانی را صادر کرد، شدیدترین تحریمهای مالی و اقتصادی را علیه ایران اعمال کرد و به قول خودش «فشار حداکثری نظامی-سیاسی» بر ایران وارد کرد.
به احتمال زیاد اگر ترامپ دوباره رئیس جمهور شود سیاستهای ضد ایرانی خود ادامه خواهد داد؛ و ابزار اصلی آن بار دیگر فشار همه جانبه بر تهران از طریق از سرگیری تحریمهای نفتی و اعمال تحریمهای ثانویه علیه کشورهای ناقض انتقامجوییهای ترامپی خواهد بود. اما برخلاف تصور خام اندیشانه اپوزیسیون اکثرا سلطنت طلب ایرانی ترامپ به سمت براندازی سیستم نمیرود بلکه میخواهد فشار بر ایران را زیاد کند که امتیاز بگیرد و توافق جدیدی به اسم خودش ثبت کند.
اما هریس به نظر برخی از تحلیلگران شاید در صورت انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا، با ایران وارد نوعی گفتگو فعلا محدود حول مسئله هستهای بشود و تلاش دموکراتها برای کنترل ایران به روشها نرم را ادامه دهد، اما احتملا هریس هم باز ژست تهدیدآمیز معروف «همه گزینهها روی میز است.» را برای ایران خواهد گرفت.
به هر روی به نظر میرسد این دور از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برخلاف دو دوره قبلی چندان برای عموم مردم ایران اهمیتی ندارد، چون اولا به نظر بسیاری از مردم ایران براساس تجربه این سالها رفتار آمریکا هر کسی از هر حزبی که رئیس جمهور شده با ایران چندان فرقی نکرده و از طرف دیگر مردم ایران بر اساس همان تجربه عینی زندگی روزمره خود متوجه هستند که بسیاری از مشکلات معیشتی و دیگر مسائل اجتماعی و سیاسی. فرهنگی بیشتر وابسته به مسائل داخلی خودمان است تا انتخابات آمریکا.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟